Mandana
۶۳۴ پست
۳۴۱ دنبال‌کننده
۴,۷۰۸ امتیاز
زن، متاهل
۱۳۶۷/۰۷/۰۱
آروم و عادی
instagraph.ir/harfeto/84..

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.

ای كاش نريزد

به هم آرامشِ روحت

من بند دلم

بر رگِ اعصاب تو بند است

 

بازنشر کرده است.
زمان گذشت ...
ما خیلی چیزها به دست آوردیم
و چیزهای با ارزش رو از دست دادیم ،
سادگی هارو ...
بوی عطر چای صبح خونه‌یِ مادربزرگ رو ...
نعلبکی های گل دارِ شیک رو ...
کاش زمان نمیگذشت ...
بازنشر کرده است.
وقتی قرار می‌شود کسی را که دوست داریم،دیگر دوست نداشته باشیم،

این کنده شدن از او نیست که ما را اذیت می‌کند.

درنده‌ترین چیزی که باعث می‌شود آزرده شویم، سوالی‌ست که مدام در ذهنمان تکرار می‌شود:

چقدر دیگر طول می‌کشد تا دوباره کسی را این چنین بی‌تابانه بخواهم و دوست داشته باشم.



| عطیه میرزا امیری |
بازنشر کرده است.
می خوابم

غصه در خوابم بیدار می ماند

می خندم

غصه پشت لب‌هام ناله میکند

عاشقی میکنم

غصه در جانم سرمست چرخ میزند

آدم به تنهایی

چطور از انبوه اندوه فرار کند و خودش را جا نگذاشته باشد..؟



| بهار عظیم پور |
بازنشر کرده است.
ابراز علاقه چه سودی دارد !؟
در دنیایی که هیچ کس
حرف دلت را
نمی فهمد ،
تا خواستیم
کمی از خود رها شویم
یکی آمد و آهی
بر اندوهمان اضافه کرد و رفت
بازنشر کرده است.
بهش گفتم وقتی باهات آشنا شدم
اولین چیزی که بهش اشاره کردم این بود که گفتم من خیلی زودرنجم!
مثلا یه بار صدات کنم بجا 'جانم'بگی 'بله'
دلم میگیره!
قلبم میشکنه!
گفتم مثلا اگه برات قلب بفرستم بهم لبخند بزنی دلم میگیره!
یا اینکه اگه بهت بگم بیا همو ببینیم و بگی اون روز کار داری ناراحت میشم
به نظرت تا الان چندبار این اتفاقا و اتفاقای دیگه که گفتم ناراحتم میکنه رو انجام دادی؟
با همون غرور همیشگیش نگام کرد و لبخند نصفه و نیمه ای زد و باد انداخت تو غبغبش و گفت خب معلومه!هیچکدومش
چون ندیدم ناراحت باشی
نیشخندی زدم
گفتم میدونی چه اشتباهی کردم؟! یادم رفت همون اول بهت بگم که من خیلی زودرنجم شاید خیلی جاها ازت ناراحت شم
ولی زبونِ گلگی ندارم!
من حرف نمیزنم ! نمیام باهات دعواکنم ! هییی نمیگم
فقط بهت لبخند میزنم و به گفتن یه اکی بسنده میکنم! چون من نمیخوام عزیزامو محاکمه کنم
ولی تو خودت باید بفهمی! اون موقع ها که پیامتو میخونم و چند دقیقه زل میزنم به پیامات و جوابتو نمیدم باز تایپ میکنی و میبینی درجا سین میخوره، باید بفهمی از حرف قبلیت دلخور شدم و دارم با خودم کنار میام!
اون موقع ها که بعد از تلفن حرف زد
مشاهده ۸ دیدگاه ارسالی ...
  • Mandana

    اون موقع ها که بعد از تلفن حرف زدنامون آنلاین نمیشم باید بفهمی ناراحتم
    یا بعد از هر اکی که افلاین میشم و تا ساعت ها سراغت نمیام باید بفهمی دلخورم کردی!
    یادم رفت بهت بگم که من دلخوریامو به زبون نمیارم اما یه روز میبینی دیگه نیستم
    دیگه رفتم!
    اونوقت تا آخر عمر تو میمونی با یه کوه سوال که چرا رفتم
    من میمونم و یه قلب که پر از درد و دلخوریه!
    که هیچوقت کسی از دلش در نیاورد!
    میدونی اشتباه از خودم بود!
    خودم باید بهت میگفتم که برای بودنِ من باید قبل از همه چیز منو بلد باشی!
     
    | نیلوفر رضایی |

بازنشر کرده است.
فراموشکار ترین آدم دنیا هم که باشی
بعضی از حرفارو هیچوقت یادت نمیره
پس
مراقب حرف هایی که میزنیم باشیم!
تو یک زنی
زیبا باش
لباس خوب بپوش
ورزش کن
مواظب هیکل و اندامت باش
هر سنی که داری خوب و زیبا بگرد
همیشه بوی عطر بده
مطالعه کن و آ گاهيتو بالا ببر.
خودت را به صرف قهوه ای یا چایی در يک خلوت دنج مهمان کن
برای خودت گاهی هديه ای بخر
وقتی به خودت و روحت احترام میگذاری
احساس سربلندی می کنى

آنوقت ديگر از تنهایی به ديگران پناه نمیبری و اگر قرار است انتخاب کنی، کمتر به اشتباه اعتماد می کنی
يادت باشد
"برای یک زن عزت نفس غوغا ميکند"
مرا درین تلاطم های بیشمار
کم شمار

من به طرز عجیبی بیمار توام
ببین
چگونه حباب میشوم ....


از سرنوشتِ زنانِ کهنسالی می‌ترسم
که وقت مرگ،
در ازدحامِ فرزندان و خویشان،
با قلبی باکره می‌میرند.
بازنشر کرده است.
تو
قاتل شعرهایی هستی
که این چند ساعت
می توانستم بگویم
مدتی
برایت شعر نمی گویم
تا به کارهایت برسی
مدتی
می میرم
تا مزاحمت نباشم
از من فقط خبر داشت ؛
همین !
مثل مردمی که می دانند
جایی از جهان جنگ است ...
بازنشر کرده است.
محبوب من

ما که توقع نداشتیم این دنیا ما را ناز کند، یا گرم در آغوش بگیرد

فقط توقع بود که این قدر جگرمان را نسوزاند!

محبوب من!

عدالت یعنی هرچیزی، هرکسی، سرجای خودش باشد

عدل این است که شما دردل ما باشید...



| محمد صالح علاء |
بازنشر کرده است.
تحويل "بگير؛
سالى كه نو ميشود
و تويى كه از نو نيستى!
شبيه تُنگِ پر از آبى كه عيد نشده ماهىِ قرمزش ميميرد!
شبيه سبزه اى كه درست شب بيستُ نهم سرما ميزند!
سيبى كه كال چيده اند
و ...
مي دانى؛
"نداشتنت "همان بغضى ست
كه تا <<حول حالنا>> مى خوانند ميشكند!
عطر تنت از هر جا که گذشت
بهار شد ...