سيد جواد حسینی
۵,۶۴۹ پست
مرد، متاهل
۱۳۳۶/۰۳/۰۳
فوق ديپلم
دین اسلام
ايران، تهران
زندگی با خانواده

تصاویر اخیر

آموختم که :
گاهی باید با خیالی
آسوده زندگی کرد

رها از هر نبردی و شکستی... 

آموختم که :
هیچ دارویی نمیتواند همچون
اُمــید ، آدمی را زنده نگه دارد
زندگی بیاورد ، عشق ببخشد ...
"دوست داشتنت"
همان واقعیتِ تلخی ست،
که از اعترافش پیشِ خودم
هم میترسم...!

تا بود بار غمت بر دل بی‌هوش مرا
سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا

شربتی تلختر از زهر فراقت باید
تا کند لذت وصل تو فراموش مرا

بی دهان تو اگر صد قدح نوش دهند
به دهان تو که زهر آید از آن نوش مرا

.

تو گر گناہ من شوی توبه نمی‌کنم ز تو...

.

چشم های تو که مثل خون در رگ های من دوید، یک بار دیگر مرا به زندگی بازگرداند...



‌‌‌‎‌.
بازنشر کرده است.
آسمانها مگر از گردش خود
سیر شوند

وَرنه عشاق محال است
قراری گیرند...

دریای چشمم یک نفس،
خالی مباد از گوهرت...


کم دارم
حضور "تو" را
کنار عطر دو چای دارچین
و شب نشینی دو نفره
تاانتهای "شب"
و آرام گرفتن آغوشت
تو را عجیب کم آورده ام!



ملت بی سواد، زاده نمی شود، ساخته می شود!

بی سوادی یعنی؛
شبکه محبوب اجتماعی را که باز می کنی؛
تمام صفحات پر باشد از روزمرگی آدم معروف ها
و مسخره بازی معروف نماها...
نه از مطالب آموزشی خبری باشد،
نه از چهار کلام حرف حساب!

بی سوادی یعنی؛
مسیر تمام لباس فروشی و
آرایشگاه های شهر را از حفظ باشی،
اما حتی یک بار هم
گذرت به کتابفروشی نیفتاده باشد...

بی سوادی یعنی
برای یک وسیله تزیینی یا آرایشی فلان قدر پول بپردازی ولی برای روان ناآرامت خساست به خرج بدهی و گرانی را بهانه کنی!

این ها یعنی بی سوادی مدرن....
گفت : دنیا پوچ و بی ارزش است ...!
هیچ ارزش ندارد ...
گفتم : حرف‌های خوب بزن، دنیا بی‌ارزش نیست، فقط انسانی زندگی کردن خیلی سخت است ...!

✍🏽
📕 سمفونی مردگان
بازنشر کرده است.
هـمـیـشہ سـخت تـرین
سـیلے رااز کسانے
مےخورے...

کہ روزے بـهـتـریـن
نـوازشگرت بـودند

دردهـا
فــرامــوش میـشن
ولی...

اونایـی کہ باعـث
شــدڹ درد بکشیـم هـرگـز
مهم نیست خونت چقد بزرگه ، ماشینت چیه ، حساب بانکیت چقدره ، قبر همه یه اندازه ست پس مهربون بمون
در من

جریان داری

چونان خونی سرخ

که هر قطره اش

سرشار از دوست داشتن توست

امیرعباس خالق وردی
نزدیڪ مـے‌شوم
بوے دریــا می‌آید

دور مـے شوم
صداے بــاران
بگو تڪلیفم با چشم‌هایت چیست؟

لنگـر بیاندازم عاشقـے ڪنم
یا چتـر بردارم و دلبـرے ڪنم؟
بازنشر کرده است.
هر صبح خاطره ای از

جان به لبم می کند ؛
این چشمها
زودتر از صبح
به سراغم می آید
و " به خیر" می کند

صبحهای دوست داشتنت را ...