El nino

اون موقع ڪه ما خاص بودیم شُما یه هفته صُبی بودی یه هفته بعدِظهــــری .. بیشتر

El nino
حامی طلایی
۶۹۷ پست
۴۱ دنبال‌کننده
۵۴,۶۶۸ امتیاز
مرد، مجرد
۱۳۶۷/۰۳/۰۱
فوق ليسانس
ايران، تهران

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
عشق مثل بادِ
نمی‌تونی ببینی‌ش
ولی
حس‌ش می‌کنی
یه چیزی بیشتر از جسمِ
انگار
روحِ آدما همدیگه رو نوازش می‌کنن..

🍁
باشد که درونَ‌ت از آدم‌ها بیزار نشود
اما باشد که جنگجوی درونَ‌ت به جایی برسد
به آدم های امن
به مکانی امن
جایی که ‌ی التیام پیدا ڪند
تا اینڪه
دو چندان شود . .

🍂
بازنشر کرده است.
آری، به راستی شاعرانِ بهتری هستند
آنها بلندترین غزل‌ها را می‌بافند، وقتی دست‌هایشان لای یک می رقصد.
و مثنوی‌های بهتری از ‌های خمارِ یک زن بیرون می‌کشند
و هیچ چیز توی دنیا
به اندازه‌ی ‌ها نمی‌تواند شعرباشد . .
پس باید بگویم زن‌ها
شعرهای بهتری هستند . .

🍁
بازنشر کرده است.
نه آدمی‌زاد است و نه بی‌رحم و درنده،
نه چشم‌هایِ هیز دارد و نه آماده . .

عشق یک خوب است برای تابِ ‌های وامانده . .

دولت آبادی

🍁
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
ز عشقَ‌ت بند بند این دل دیوانه می لرزد،
خرابَ‌م می کنی اما
با تو می ارزد.
ندارم طاقت دل کندن از تو
که هم از تو دارم هم تن از تو. .
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
ایشون برادرِ حسین طائب هست
.
سوریه استان ۳۵ ایران
این‌طوریِ دقیقا که تاوقتی می تونی پول و خون جوانان کشورُ خرج اونا میکنی ، وقتی م سمبه پر زور تری هست آروم میکشی کنار و شتر دیدی ندیدی : ))
مشاهده ۳۳ دیدگاه ارسالی ...
  • mahyar

    محسن رضایی دوباره پیشقدم شد 😅
    و گفت سرنوشت سوریه را باید مردمش تعین کنند


    الان لباسهاشو می پوشه دوباره
    البته لباس قهوه ای ها رو در آورده بپوشه

  • ▀ HAMED ▀

    الان لباسهاشو می پوشه دوباره
    البته لباس قهوه ای ها رو در آورده بپوشه


    👍👍👍😅😅

بازنشر کرده است.
تو ڪتاب یه دخترُ به به عقد مرد دیگه‌ای درمیارن،
وقتی حلقه‌رو میندازن تو دستش می‌گه:
هرگز گمان نمی‌ڪردم ڪه ممڪن است آدمیزاد
از انگشتان‌ش به آویخته شود . .

🍂
بازنشر کرده است.
خود بستَ‌م که دیگر چشم مستَ‌ش ننگرم
ناگهان داد زد: دیوااانه!
من می‌بینم‌ش . .



🍂
بازنشر کرده است.

لباس رنگي بپوش و بلند بلند
حتي اگر تو را ننگين و مرا بي غيرت بخوانند
غيرتي را ك هاي بلند
و لباس هاي رنگي رنگي از بين مي‌بَرد
ساعت ۹ شب مي‌گذارم دَم در . .

🍂