آرش ( گروه لاله های سرخ )

🍒🌱سلام و درود بر شما دوستان عزیز و بزرگوارم
🍀 در این شرایط سخت که با کمبود انرژی روزانه مواجه هستیم
🏞 از اینکه در گروه "لاله های سرخ" پست ارسال می کنید
💟 از صمیم قلب از شما متشکرم
😍 و به پاس قدردانی از زحمات شما
🙋🏻‍♀️ این گل های زیبا تقدیم حضورتون
با احترام از طرف : 🌷 #آرش1345
دوستان واقعی را باید در شرایط سخت شناخت

از رفتن ها دلگیر نشو
خیلی از موندن ها لیاقت میخواد ...
࿇─┅═‎═‎ ═‎═‎┅─࿇

💓
🌸🌷چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت
که یک دم از تو نظر بر نمیتوان انداخت
بلای غمزه نامهربان خون خوارت
چه خون که در دل یاران مهربان انداخت

یکم اردیبهشت، روز بزرگداشت #سعدی گرامی

🕊♥️🌹♥️🕊

دلبسته باش اما وابسته نه
رودخونه حرکت میکنه در
راه به یه درخت زیبایی
بر خورد میکنه از زیبایی
درخت لذت میبره
اونو تحسین میکنه
دوباره به راهش ادامه میده
رودخونه به درخت نمچسبه
وابسته درخت نمیشه
چون در اینصورت حرکتش متوقف میشه
به یه کوه زیبا میرسه بخاطر لذت
گذر از چنین کوه زیبایی شاکر میشه
به راهش ادامه میده
رودخونه همینطور به راهش ادامه میده
مشکل ادم هم همینه که وقتی
یه درخت زیبا رو میبینه دوست داره
خونه خودش رو هم همونجا بسازه
و همون جا زندگی کنه
به هیچ چیز و هیچ کسی نچسب
و وابسته نشو
نه اینکه از زندگی لذت نبری
در واقع با چسبیدن
با وابسته شدن
نمیتونی لذت واقعی رو ببری
لذت واقعی از عدم وابستگی ناشی میشه

حال دوره و زمونه این روزای
ما از زبون صائب تبریزی
مهربانی از میان خلق دامن چیده است
از تکلف آشنایی برطرف گردیده است
وسعت از دست و دل مردم به منزل رفته است
جامه ها پاکیزه و دلها به خون غلطیده است
در بساط آفرینش یک دل بیدار نیست
رگ ز غفلت در تن مردم ره خوابیده است
رحم و انصاف و مروت از جهان برخاسته
روی دل قبله مهر و وفا گردید است
پرده شرم و حیا بال و پر عنقا شده است
صبر از دل ها چو کوه قاف دامن چیده است
موج دریا سینه بر خاشاک می مالد ز درد
رشته سر تا پای در گوهر نهان گردیده است
گوهر و خرمهره در یک سلک جولان میدهند
تا رو پود انتظام از یکدگر پاشیده است
هر تهیدستی ز بی شرمی درین بازارگاه
در برابر ماه کنعان را دکانی چیده است
صائب تبریزی

چارلی چاپلین میگه
پس از کلی فقر به
ثروت و شهرت رسیدم
یاد گرفتم که
با پول میشه ساعت
خرید اما وقت رو نه
میشه احترام خرید
ولی احترام و عزت نه
میشه کتاب خرید
ولی دانش نه
میشه دارو خرید
ولی سلامتی نه
میشه قلب خردی
ولی عشق رو نه
ارزش ادم ها به
دارایی های اونا نیست
به مرام و معرفت
و مردی و مردونگی اوناست

غم زمانه خورم
یا فراق یار کشم ؟
به طاقتی که ندارم
کدام بار کشم ؟
نه قوتی که توانم کناره
جستن از او
نه قدرتی که به شوخیش
در کنار کشم
نه دست صبر که در آستین
عقل در برم
نه پای عقل که در دامن قرار کشم
چو میتوان به صبوری کشید جور عدو
چرا صبور نباشم که جور یار کشم
شراب خورده ساقی ز جام صافی وصل
ضرورت است که دردسر خمار کشم
گلی چو روی تو گر در چمن به دست آید
کمینه دیده سعدیش پیش خار کش

هم دلم میخاد با کسی حرف بزنم و آشنا بشم ،هم دلم نمیخاد کسی رو بشناسم
دل یا عقل

دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست
من سرخوشم از لذت این چشم به راهی
#فریدون_مشیری

دوستت داشتم!
با وجود اینکه تو را به آغوش نکشیدم
و تو را همیشه نمی بینم!
دوستت داشتم
چون برایت نوشتم
برایت خواندم
بخاطرت خندیدم
و بخاطر تو من تغییر کردم!
تو را دوست داشتم
در حالی که دور بودی
ولی نزدیکترین به قلبم.

#محمود_درویش

📖داستان مراقب چشمانت باش

جوانی به حکیمی گفت: «وقتی همسرم را انتخاب کردم، در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است. وقتی نامزد شدیم، بسیاری را دیدم که مثل او بودند. وقتی ازدواج کردیم، خیلی‌ها را از او زیباتر یافتم. چند سالی را که را با هم زندگی کردیم، دریافتم که همه زن‌ها از همسرم بهتراند.»
حکیم گفت: «آیا دوست داری بدانی از همه این‌ها تلخ‌تر و ناگوارتر چیست؟»
جوان گفت: «آری.»
حکیم گفت: «اگر با تمام زن‌های دنیا ازدواج کنی، احساس خواهی کرد که سگ‌های ولگرد محله شما از آن‌ها زیباترند.»
جوان با تعجب پرسید: «چرا چنین سخنی می‌گویی؟»
حکیم گفت: «چون مشکل در همسر تو نیست. مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمع‌کار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند. آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟»
جوان گفت: «آری.»

حکیم گفت: «مراقب چشمانت باش.

نمک را نمک فروش میفروشد
نان را نانوا
اما شخصیت انسان را
کسی نمیفروشد🍃🌸
شخصیت را هرکس برای
خودش میسازد
و درست ساختنش با ارزشتر از
هر چیزیست

ارزش دادن به شخصیت یعنی :
ارزش دادن به انسانیت🍃🌸