«رویای شیرین»
۱۴,۱۶۱ پست
۷۰۰ دنبال‌کننده
۲۶,۸۱۳ امتیاز
مرد

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
به کسی عشق بورز که
لایق عشق تو باشد
نه تشنه عشق ...
چون تشنه عشق
روزی سیراب می شود
دیدگاه غیرفعال شده است.
.

با آن نڪَاهِ سرڪشٺ
   یڪباره شیدا شد دلم
        حالم دڪَرڪَون ڪردی
                 و غرقِ ٺمّنا شد دلم......

محوِ جمالٺ ٺا شدم،
دل ڪنده شد از سینه ام
          ای دلربا طوفانی ام ،
                امواج دریا شد دلم...

دیدگاه غیرفعال شده است.
.

ای ڪاش ڪه آشفٺه
       چو ڪَیسوی ِ ٺو باشم
           سرمسٺ زبوی ِ خوش
                      و دلجوی ِ ٺوباشم.....

دل فرش رهٺ سازم
       و جان رابه فدایٺ
          آواره چو مجنون به
                  سر ِڪوی ِ ٺو باشم......

دیدگاه غیرفعال شده است.
سخن خلاصه‌ کنم، عاشقی همان رنجی‌ست

که در فــراق ثــریــا، بــه شـهــریــار گــذشـــت...

...
دیدگاه غیرفعال شده است.
ز هرچه زیب جهان است و هرکه ز اهل جهان

مرا چو صفر تهی دار و چون الف تنها

دیدگاه غیرفعال شده است.
بگذار سر بــه سینه ی من در سکوت ، دوست
گاهی همین قشنگ ترین شکل گفت و گوست

بگذار  دست های  تـــو  با  گیسوان  من
سربسته باز شرح دهند آنچه مو به موست

دلواپس قضاوت مردم نباش ، عشق
چیزی که دیر می برد از آدم آبروست!

آزار  می رسانــم  اگـــر  خشمگیــن  نشو
از دوستان هرآنچه به هم می رسد ، نکوست

من را مجال دلخوشی بیشتر نداد
ابری که آفتاب دمی در کنار اوست

آغــوش وا کن ابر! مرا در بغـل بگیــر!
بارانی ام شبیه بهاری که پیش روست
دیدگاه غیرفعال شده است.
اینجا

حوالی نبودنت

تضاد عجیبی موج می زند

تو نیستی

من

لبریز از توام
دیدگاه غیرفعال شده است.
"درد را از هر طرف خواندم ؛ عزیزم درد بود"
پشت خنجر خوردَنم از دستِ یک ؛ نامرد بود

درد دارد زندگی ؛ وقتی که میبینی به چَشم
مهرَبانی ؛  عاطفه ؛ از سینه امّا ؛ طرد بود

روزِگاری مهرَبانی قلبِ ما را می نواخت
بی مرامی جا نداشت ؛ آواره ای ولگرد بود

درد دارد ؛ از عزیزان زخم خوردن ؛ نازنین
می شود با اینهمه درد و ستم ؛ خونسرد بود

گشته ام بسیار دنبالِ جوانمردی ؛ ولی
رفته ؛ یا شاید شبیهِ سایه ای شبگرد بود

‌‌‌‌
دیدگاه غیرفعال شده است.

خانه ام ابری ست اما
ابر بارانش گرفته است:
در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم،
من به روی آفتابم
می برم در ساحت دریا نظاره

دیدگاه غیرفعال شده است.
‌‏

اگه كســـی وسـط
...is typing

‎ساكـت شـد

بدونيــد یه حرفيـو ريخــت

تـو دلـــــش...

‌‌
دیدگاه غیرفعال شده است.
دورت بگردم
خورشید کدام منظومه ای؟
که هیچ مداری برای داشتنت پیدا نمی کنم
دیدگاه غیرفعال شده است.
ای که نزدیک تر از جانی و پنهان ز نِگه
هجر تو خوش ترم آید ز وصال دگران

- اقبال لاهوری
دیدگاه غیرفعال شده است.
مطمئن باش که مهرت نرود از دل من
مگر آن روز که در خاک شود منزل من"

# حافظ
دیدگاه غیرفعال شده است.
اونجا که صائب تبریزی میگه:

همه شب با دل
دیوانه خود در حرفم...

چه کنم ، جز دل خود
نامه بری نیست مرا...
دیدگاه غیرفعال شده است.