♡آرزو♡سرای شادی کاش من جمعه بودم
و تو شعرهایت را
از چشمانِ دلتنگِ من
آغاز میکردی .
از امواجِ سرکشِ گیسوانم
در ساحلِ تنهایی
و از دامن بلند
دوست داشتنهایم
در غروبی سرخ .
من جمعه بودم و
تو چشمهای جوشان
که آرام آرام
از ظرفِ خواهشِ من
سرریز میشدی .
مهتاب_میرقاسمی
💜A💜
اگر هنگام بلند شدن از زمین (به طور ناگهان) چشمانتان سیاهی رفته و یا سرتان گیج میرود دلیلش این است که در بلند شدن ناگهانی جاذبه باعث می شود خون به مغزتان نرسد!
وقتی سفر کردم فهمیدم دنیا رو اصولی که من فکر میکردم نمی چرخه...
فهمیدم همه چی قراردادیه، مثل تعریف دختر خوب، زن خوب و مادر خوب.
زن پستچی رو دیدم که بچه یک ساله شو زد ترک دوچرخه و رفت سر کار.
زن استادی رو دیدم که بچه دو ساله شو گذاشت یه ماه رفت سفر علمی؛
و هیچ کس متهمش نکرد که مادر بدی بوده.
زنی رو دیدم که از سرطان سینه نجات پیدا کرده بود و نگران نبود دیگه شوهر پیدا نکنه، قصد داشت یه سفر بره اروپا گردی...
زنی رو دیدم که هرگز پیاز داغ درست نمیکرد و هیچ مشکلی تو زندگیش ایجاد نشده بود.
زنی رو دیدم که تنها به کشورهای مختلفی سفر کرده بود.
و تلویزیون و اخبار پر بود از زنانی که دنبال آرزوهایشان بودند. زن بوکسور، زن مکانیک، زن رییس، زن سیاستمدار، زن مستقل، زن ...
بعد فکر کردم زن بودن چه ادبیات محدود کننده ای در کشور من دارد
برای رنگ مو و سایز بدن و تاریخچه روابط عاشقانه و تحصیلات و شغل و و و قضاوت می شود.
وقتی سفر کردن را شروع کردم تصمیم گرفتم دیگر زنی را قضاوت نکنم.✨👏
☆彡彡 حسیـن مدیر سرای شادیミミ★
علیرضا حسن زاده
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ