‏برای دو معدن‌کار ایرانی که دیروز جسدشان را از زیر آوار بیرون کشیدند :

هرچه از معدن برون آرند مالِ دولت است
گر شهید آید برون ، تقدیم ملت می‌کنند ...
  • Nafasim

    روحشون شاد

  • MANI

    فروغ خیلی قشنگ می گوید :
    ما هرچه را که باید از دست داده باشیم ، از دست داده ایم .. ما بی چراغ به راه افتاده‌ایم !

  • Nafasim

    پس ترس از براي چيست؟!

  • MANI

    چه عرض کنم ....

  • Nafasim

    هيچ !!! و سكوت تلخيست اين هيچ...

  • MANI

    هعی وااااااااای ...........

  • Nafasim

    كاش ميشد براي اينهمه سكوت كاري كرد....

  • MANI

    هراسناک تر از نابینایی
    دیدن است
    با دو چشم باز
    که چه بر سر سرزمینمان می آید...

    بلاگا_دیمیتروا

  • Nafasim

    كاش منم مث خيليا نابينا بودم
    درد كشيدن و كاري نكردن خيلي سخته ...

  • MANI

    به ما گفتن به احترام آزادی برخیز
    چقدر ساده و با اشتیاق از جایمان بلند شدیم ...
    از آن روز نه جایی برای نشستن داریم نه سرزمینی برای ماندن .

  • Nafasim

    چقدر تلخه اين حقيقت...

  • Nafasim

    چقدر از سياست متنفرم

  • MANI

    گاهی باید رفت ...
    باید نسخه ی فاصله گرفتن را برایِ خود پیچید ...
    باید از تمامِ بی مهری و بی انصافیِ دنیا دور شد ...
    جوری ؛
    که هیچکس نفهمد ...
    کاش جایِ ساکتی برایِ تبعید شدن بود ...
    این روزها ، شعور و احساسم درد می کند ،
    هیچ جوره تابِ ماندنم نیست ...
    خسته ام ؛
    از تمامِ دنیا ...
    از نقاب ها و موجوداتِ کوکی و آهنیِ این بازیِ تکراری ...
    از چشم هایِ بیدار و اندیشه هایِ خوابیده ...
    حالِ من خوب نیست ...
    می خوابم ...
    اگر خدا را این حوالی دیدید ،
    بیدارم کنید ...
    سرم برایِ مناظره با او
    بدجور درد می کند ...

  • اسماء

    به ما گفتن به احترام آزادی برخیز
    چقدر ساده و با اشتیاق از جایمان بلند شدیم ...
    از آن روز نه جایی برای نشستن داریم نه سرزمینی برای ماندن .


    همیشه به بابام میگم شماها فقط میخواستین آزادی رو بگیرین اما نمیدونستین که چی میخواین از این آزادی

  • MANI

    از پلنگها هراسی نداشتیم
    و بر سر شیران نعره زدیم

    ولی عاقبت آفتاب پرستی هزار رنگ
    فریبمان داد

  • اسماء

    از پلنگها هراسی نداشتیم
    و بر سر شیران نعره زدیم

    ولی عاقبت آفتاب پرستی هزار رنگ
    فریبمان داد


    یه پدری میگفت ماها جوونا رو بدبخت کردیم میگف من 5 تا بچه دارم از این 5 تا 3 تاشون بیکارن و من دارم خرج زن و بچه هاشون رو میدم..
    بابام میگه همیشه برای پیشرفت توی این جامعه باید مث همین آفتاب پرستا باشی... هیییییی

  • MANI

    آری اینجا سرزمین ریشه هاست !!
    کشورِ آزادیِ اندیشه هاست !!

    دَم مزن ، چیزی نگو از مشکلات
    سرو اینجا زیر تیغ تیشه هاست

    چهره شهرم کثیف ست و کبود
    نوجوان در فکر افیون ست و دود

    یک پدر در حسرتِ نانِ شبَش
    آنطرف یک شیخ، دائم در سجود !

    روزهامان تیره ، شبها بی عبور
    کوچه ها بن بست و آزادی چه دور

    آری اینجا زیستن، بیچارگی ست
    قفل بر لب ، چشمهامان کورِ کور

    پشت هر تک پنجره دیوار شد
    گل اسیر عقده های خار شد

    در پسِ این اختناقِ سهمگین
    بطری نوشابه ها !! انکار شد

    خودکشی کردیم و خود را باختیم
    با بد و خوبی ّ دنیا ساختیم

    ما به امّیدی که ساحل پیش روست
    بی سبب خود را به آب انداختیم

    از جهالت ضربه ها خوردیم و هیچ ...
    آبروی عشق را بردیم و هیچ ...

    ما بنام خویش و کام دیگران
    بارها در زندگی مردیم و هیچ ...

  • اسماء

    آدمی از بی بصری بندگی آدم کرد
    گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد
    یعنی از خوی ز سگان خار تر است
    من ندیدم که پیش سگی سر هم کرد

  • MANI

    در تضادند غم من و پریشانی تو
    سفره ی فقر من و سفره ی مهمانی تو

    روزی آید که خدا حکم کند مابین
    پینه ی دست من و پینه ی پیشانی تو

    مولوی

  • اسماء

    هی امان هی از این همه درد

  • MANI

    گوسفندی که تمام وسعت دیدش در پشت گوسفند جلوی خودش خلاصه می شود، چگونه تشخیص دهد که امروز او را به چرا خواهند برد یا قتلگاه !!!

    آلبر کامو

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.