من هرگز بلد نیستم معشوقه ی خوبی باشم چون معشوقه های خوب مدام ناخن هایشان را سوهان میکشند و با لاک های رنگی تزئینشان میکنند ،حواسشان به پوست دستشان هست که مبادا زبر باشد و خشک ...من اما ناخن های یکی درمیان کوتاه و بلندم را هرگز سوهان نمیکشم، حتی گاهی که یکیشان میشکند خودم را لوس نمیکنم و ناراحت نمیشوم اضافه هایش را با ناخن گیر میگیرم و بی تفاوت منتظر بلند شدنش می مانم!!مثلأ فکر کن بلد نباشی جوری خط چشم بکشی که به صورتت بیاید ، فقط محض تنوع یک خط کج بیندازی پشت چشمت و ریملت را جوری بزنی که مژه هایت بهم بچسبد و حوصله نداشته باشی جدایشان کنی !! نگران ریزش مژه و ابروهایت نباشی !راستی یک چیز مهمتر هم وجود دارداصلأ شاید یکی از ویژگی های بارز معشوقه های خوب باکلاس بودن باشد لباس های اتو کشیده و روشن بپوشند ، آرام صحبت کنند ، آرام بخندند !وقتی آفتاب افتاد توی چشمشان عینک بزنند و بعد که آفتاب رفت عینک را بگذارند روی موهای مرتب و صافشان !!نه مثل من که آفتاب را برای روشن تر شدن رنگ چشمانم دوست دارم و عینک های آفتابی أم گوشه ی خانه خاک میخوردمن معشوقه ی خوبی نیستم چون حرف های عاشقانه أم کم و کسری زیاد دارد و خیلی چیزها همیشه کنج گلویم قایم میشود که شیشه ی خاص بودنم نشکند ! اصلأ خوب یا بد چه فرقی میکند ، خاصیت آدمها همین است ، بعضی ها بلد هستند معشوقه باشند بعضی ها نه !! اما نابلد ها ، هم خصوصیات مخصوص خودشان را دارند ، ذوق کودکانه و بیخیالی ، خنده های از ته دل و گریه های سریع...سورپرایزهای کوچک و بدون دلیل ، گاهی هم پرخاشگری های از سر دلتنگی و غم میدانم... 
نابلد ها رفتارهای عجیبی دارند...

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.