ای عزیزان به شما هدیه ز یزدان آمد


عید فرخنــــدۀی نُـــــورانی قُـــــربان آمد

حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول

رحمت واسعه ی حضرت ســــبحان آمد

عید قربان به حقیقت ز خداوند کریم

آفتابی به شب ظلمت انسان آمد

جمله دلها چو کویری ست پر از فصل عطش

بَـــر کــَـــویـــر دلِ مـــــا نعـمـت بـــــاران آمــد

خاک میسوخت در اندوه عطش با حسرت

نقش در سینه ی این خاک گلستان آمد

امر شد تا که به قربانی اسماعیلش

آن خلیلی که پذیرفته ز رحمان آمد
امتحان داد به خوبی بخدا ابراهیم


جای آن ذبح عظیمی که به قربان آمد
آن حسینی که ز حج رفت سوی کرببلا

به خدا بهر سر افرازی قرآن آمد

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.