...
سردم شده بدجور عزیزم بغلم کن
یخ کردم از این سوز دمادم بغلم کن

این شهر همه در پی حرفند و حسودند
آهسته و پیوسته و کم کم بغلم کن

من داوطلب آمده ام تا که بمیرم
اینجاست همان خط مقدم بغلم کن

گیریم که پیش از همه با این عمل زشت
رفتیم جهنم، به جهنم بغلم کن

حتی بشود محشر عظمی همه دنیا
ای رهبر دل های معظم بغلم کن

انکحت و زوجت دلم عاقد و شاهد
ای عشق شدم من به تو محرم بغلم کن

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.