یه سری آدمهای مزخرف و رومخی هم هستن که 

مثلا همون دخدره که اسمشو یادم نمیادعه قدرت خدا یادم اومد 
سپیده 
هر وقت منو میبینه میگه ای وای چقدر این رنگ روسری بهت میاد دیگه اینو سرت نکن 
بعد روز عاشورا منو با روسری مشکی دیده از دور وای وای کنان اومده میگه خره روسری مشکی سرت نکن  
خیییلی بهت میاد 
اینا کلا آدمای بی معنی ای هستن که دنبال یه چیزی میگردن که گیر بدن بهش 
شما نمیفهمید من چی میگم  
نمیدونید چقدر این حرفا رومخه 
فاطمه خیلی رو دستای من کلیکه کلا 
بعد گفته بود لیلا اگر من جای تو بودم دستکش دستم میکردم 
دستات مفسده انگیزه-_- 
خدا را گواه میگیرم من زوم بسته در گرمای تابستان دستکش دستم میکردم یه مدت 
درپاره ای از ابهام فرو بردم خودمو از این هجمه ها 

 بسیاری از حرفهایش را میخورد ..




پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.