آنها که صابونِ عشق
به تنِ تنهایی‌شان خورده است
می‌دانند که
دیوارها کلید ندارند،
مادرزاد بسته به دنیا می‌آیند که
در قامتِ وسیله‌ای دورت را بگیرند تا
تنهایی‌هایت را توجیه کني..

می‌دانی..
دیوار تنهایی را جدی‌تر می‌کند
آنقدر جدی
که خودت هم باور می‌کنی
این چهاردیواری
گورِ دسته‌جمعیِ خاطراتت شده است..

آنقدر در خودت
نکیر و منکر می‌پرسی تا
ایمان بیاوری به گناهِ عشق است که
در برزخِ بی‌کسی‌ات.. منزوی شده‌ای..f

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.