بعضیها از دوست داشتن ،حربه میسازند.. میدانند کسی که دوستشان دارد، نمیتواند بیرحم وخودخواه باشد.. محبت برایشان افساریست که منافع شخصیشان پیش برود.. بعضی دوست داشتن را ، کوچک میکنند ، اندازهی دیدشان به آدمها، به جهان و به هرچیزی که تنها ابزار رسیدن آنان به دلخواهشان ست. دوست داشتن، اگر ابزارشود ، اگر راهی باشد برای باج گیری، اگر مسیرش بیفتد به سوءاستفادههای شخصی،اگر تبدیل شود به تهدید و ارعاب و فشارهای ناخوشایند، بی اثر می شود. پر میشود از حس ناخوشایند نفرت . وجهان بین آدمها، تاریک و سیاه می شود. دوست داشتن نه به زور و اجبار، نه به تحمل و فشار ،ممکن نیست ..اگرهم ظاهرا باشد، از زلالیتش منحرف شده ... گندابی است که میخواهد هرچیز دیگررا نیز مثل خود آلوده کند.. باید تا میشود دورشد ، باید پرهیز کرد ازاین دوست داشتنهای قلابی ..ازاین خودشیفتگی افراطی آدمها... ازاین احساسی که سمیست . باید همانقدر که برای دوستداشتن خودمان ارج و اعتبار قائلیم،هر "احساس مهری" را هم ،فقط نوع اصل ونابش را بخواهیم .. ذلیلِ محبت نشویم بلکه بگذاریم "دوستداشتن" سربلندیمان باشد..
sarehh
ذلیل محبت نشویم ... چقد قشنگ
Faryad