و خدا می داند
باران که می بارد
پشتِ هر کدام از این پنجره ها
در این خانه هایِ پر از سکوت
چه بُغض های تلخی می شکند ..!
چه ناله ها به آسمان می رود ..!
شانه هایی که می لرزند ..
آغوش هایی که خالیست ..
و آنی که باید نیست
تا دلِ بی تاب و بیقرار را
رام و آرام کند ..
اَمان از عشق
اَمان از روزهایِ بارانی
که حساب و کتابِ دل را بهم می ریزد ...

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.