نام کتاب: #هزار_خورشید_تابان
اثر:#خالد_حسینی
تعداد صفحات :440 صفحه
دسته بندی: #ادبیات_داستانی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

قسمتی از کتاب:✨ 
✒️
ننه
گفت: دخترم،این حرف را از من همیشه به یاد داشته باش. مثل عقربه ی قطب نما
که همیشه به طرف شمال می ایستد، انگشت اتهام مردها هم همیشه به طرف یک زن
نشانه می رود.
.

خلاصه ی کتاب:✨ 
✒️
در این داستان مریم شخصیت اصلی
داستان است که با مادرش در یک کلبه در شهر هرات زندگی میکنند و پدرش جلیل
که یکی از پولداران منطقه اش است همراه با دوخانم دیگرش و فرزندانش در
خانه نسبتا بزرگ و مدرن زندگی میکنند. مادر مریم اورا میگوید تو یک حرامی
استی و از اینکه پدرش بعضی اوقات به کلبه میاید و برای مریم قصه های از
ایسکرم چیزی که مریم تا حالا مزه چی که ندیده را به مریم میگوید. اما به
محض که از کلبه بیرون میشود مادرش به مریم میگوید به این دروغ ها باور نه
کن تو هم مثل من یک زنی خواهد بودی که مرگش از زنده بودنش بهتر است.
مریم که از داستان های پدرش خوشش میاید میخواهد با پدرش باشد نه مادرش

⚡️دوستانی که این کتاب رو مطالعه کردید نظرتونو راجع به این کتاب برامون بنویسید کامنتای شما برای ما خیلی باارزشه⚡️
✔️#کتاب-بخوانیم
⛔️ برای دیدن تصویر کامل کتاب ، روی تصویر کلیک کنید ⛔️
❣️#گروه-کافه-کتاب
❣️

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.