همیشه قبل از اینکه سی سالم بشه یک استرس بدی از سی سالگی داشتم فکرمیکردم دیگه شور جوانی ازبین میره
.بیحوصله ترمیشم .پیر دیده میشم ..حتی دوست نداشتم روز تولد سی سالگیمو کسی تبریک بگه...ولی اونچه که فکرمیکردم همش باطل بود ...هیچ وقت فکرنمیکردم تو سی سالگی بلوغ فکریم خیلی کاملتر میشه ..خیلی تو تصمیم گیریام قاطع تر میشم...خیلی جاها میتونم حق خودمو بگیرم..خیلی بیشتر بخودم میرسم وورزشو تو الویت زندگیم قرار میدم .حس وحالم حتی ازقبل بیشترشده وهدفم واس زندگی کردن بیشتر .
..به عشق وابستگی زیاد ندارم واعتقاد دارم ادم گلیمشو ازاب میتونه بکشه بیرون ....خیلی خیلی خوشحالم ازینکه تونستم با تمام خیلی مشکلات مرز سی سالگیو با حال وروزای خوب رد کنم ... امیدوارم روزاواتفاقات خوب واس خانومایی که استرس این سنو دارن بیفته ...
صبح روز شنبتون بخیر وخوشی وسلامتی کامل

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.