چه
لحظه ها که دم به دم خراب شد نیامدی



تمام
نقشه های من بر آب شد نیامدی



هزار
قصه گفته ام بسی غزل سروده ام



و
حرفهای سینه ام كتاب شد نیامدی



غرور
من شكست و دل دلم امان نمی دهد



سكوت
مبهمی دوباره باب شد نیامدی



دخیل
بسته ام كه تو بیایی از كرانه ها



دعای
دشمنان كه مستجاب شد نیامدی



هزار
گفته ای كه من طلوع می كنم بیا



كه
گفته های تو همه سراب شد نیامدی



كنار
جوی جاری و بت و سئوال بی جواب



سئوالهای
من چه بی جواب شد نیامدی

مهدی احترامی

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.