کاش زندگی هم خروج اضطراری داشت و وقتی مسیر همیشگی برایت محدود کننده و آزاردهنده بود، میتوانستی از مسیر جایگزین، خودت را به فضای دیگری برسانی و مدتی از چیزها و موقعیتهایی که باعث رنجشت میشوند، دور بمانی.
آدم است، تحمل میکند و تحمل میکند و ناگهان، ظرف تحملش سرریز میشود.
آدم است، خسته میشود...
سلام...
میشود به رسمِ قدیم
برایت چند خط دلتنگی بنویسم
پست کنم به نشانی چشمهات؟
میشود به نام کوچک صدایم بزنی
جانم را جدا کنی از جهانِ نبودنت؟
میشود برایت بگویم
گلِ صد پرِ خاطراتی که با تو نداشته ام
کنارِ پنجره ای پشت به شباهنگام بهار
چهارزانو نشسته
با خودش فال می گیرد
یکی درمیان دوستم دارد ندارد؟!
تعبیرش را میدانی؟
میشود برایت بنویسم ما یک نفریم؟
خدا هم شاهد است
همان اولین غروب
توی پیراهنِ آغوشت
حوالی عطر لبخندهات
ته نشین شدم...
نمیدانم چرا حواسِ پرت دنیا
به روی خودش نمی آورَد!
خودت بگو
اگر اینطور نیست
چرا تمام شهر
مرا به نامِ تو می شناسد؟!
چرا شعرهای من
به دنیا که می آیند
رنگ نگاه تو را پوشیده اند...؟!
میشود برایت بنویسم این روزها
هر بار نفس میکشم
دلم هزار مرتبه
برای بوسیدنت تنگ میشود...؟!
حال وُ هوای ماهِ
رمضان جور عجیبی دلنشین است .
آدم یاد کودکیاش می افتد .
یادِ سادگی آن روزها
یک سفرهی بی ریا،
یک جمع صمیمی،
و یک عالمه اشتیاق و بیتابی
دلم برای آدم های ناب آن روزگار تنگ شده ،
برای تمام حال خوبی که داشتیم،
برای هرچیز کوچکی که دنیایمان را قشنگ تر می کرد .
بچه که بودم دلم میخواست همه فکر کنند طاقت
روزه گرفتن دارم، موقع افطار، من سیر بودم و جعبه های خرما، زولبیا و بامیه، نصفه بود، هیچ کس به رویم نمی آورد، همه میگفتند قبول باشد ...
و شک ندارم خدا هم با لبخندی پدرانه،
حاضری روزه هایم را میزد
یه نصیحت خوب ...
مهربان باشید، اما
از آدمهای پرتوقع فاصله بگیرید
مقیاست رابه هم میزنند وحرمتِ مهرت را می شکنند. آنها حافظه ضعیفی دارند، خوبیها را زود فراموش میکنند...
شبتون خوش 🌹😊
برخلاف تمام دخترانی که وقتی غم به در و دیوار دلشان چنگ میزند برای تسکینش زورشان تنها به موهایشان میرسد من موهایم را همیشه بلند میگذارم؛ چرا که رویاهایم را میان آن ها میبافم و غم هایم را میان گره هایش جای میگذارم...
به رسم اسفند وآخر سال، از درگاه خداوند متعال خواستارم که ارمغان روزهایی سال جدید آرامشی باشد از جنس خدا؛ آرامشی که هیچگاه تمام نشود. از امروز همه چیز آخرین است
آخرین هفته
آخرین دلشوره هایِ شیرین اسفند
اتمامِ آخرین جایِ گردگیری نشده خانه
آخرین اتمام حجت ها با خودمان…
حالمان و آرزوهای مان…
آخرین یا مقلب القلوب ها و
آخرین امیدهای گره خورده، به اشاره سالی نو، که همه چیز درست می شود.
این چند روزِ آخر هم باید اسبِ سال را مجاب کرد که تا منزلگاه راهی نیست… بتاز… که نو شدن نزدیک است،
پیشاپیش سالی پر از مهر و محبت و نیکنامی برایتان آرزومندم #رفقای#قدیمی#کلیکیها
با عرض سلام وخسته نباشی خدمت آقا امیر ، #آقا_امیر به پاس تلاشها و زحمات شما
در #کلیکی ها
نهایت سپاس و قدردانی را
خدمت شما داریم..و در پرتو الطاف بیکران خداوند، سلامتی و بهروزی، طراوت و شادکامی، عزت و کامیابی را آرزومندیم.