*๑Khatereh๑*

ناگهان خوابی مرا خواهد ربود من تهی خواهم شد از فریادِ درد  بیشتر

*๑Khatereh๑*
۷,۵۰۲ پست
۷۶ دنبال‌کننده
۲۲,۴۴۲ امتیاز
زن

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
تصادفی بایکی آشنامیشی بعداون کل داستان زندگیتو درک میکنه،ازت جوری مراقبت میکنه که هیچکسی تاحالااینجوری مراقب قلبت نبوده،
جوری حرفاتومیفهمه که هیچکسی توتموم این سالهانفهمیده!
درست مثل اینکه خدا بعد از یه عالمه سختیا یکیو میاره
میگه: ببین هنوزم هواتو دارم..!
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
ما ضعیف نبودیم،حریف ما کسی بود که دوستش داشتیم…
زورمون هم میرسید دلمون نمیومد…
هیچ وقت برای فهمیده شدن فریاد نزنید
اونی که شمارو بفهمه
صدای سکوتت رو بیشتر میشنوه...
دیدگاه غیرفعال شده است.
سفر کردم که از یادم بری دیدم نمیشه

🎼🎧🥀...
دیدگاه غیرفعال شده است.
🎧🎼🥀
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
یک گوشه از خیالِ مرا تا ابد گرفت...

-
دیدگاه غیرفعال شده است.

خاموشم،
اما دارم به آواز غمِ خود می‌دهم گوش‌!
دیدگاه غیرفعال شده است.
🎼🎧🥀
اگر همراهِ من باشی ؛
خزان زیباترین فصل است ، می دانم ...
کنارت ، چای می چسبد ؛
به وقتِ شامگاهان ، در هوای سرد و بارانی ...
کنارت کوچه ها زیبا ،
درختان ، آسمان ، گنجشک ها زیبا ،
کنارت بازهم دیوانه ی باران..

هوای من  به هوای تو همیشه دونفره است.....!😒
دیدگاه غیرفعال شده است.
نمیشه وقتی بهش فکر میکنیم

براش نوتیف بره؟؟
دیدگاه غیرفعال شده است.
منم آن شهری که یادش رفته کسی را ندارد
دلش میخواهد برقصد سرمست ولی نا ندارد
دائم کابوس رفتن مرا، این تنها بودن مرا
شکنجه می‌دهد ولی نمی‌کشد
دیدگاه غیرفعال شده است.
تو چه کردی 

که دلم بی تو نخواهد فهمید ؛

که زمین چیست ؟

زمان چیست ؟

جهان بَهرِ چه است...؟!
دیدگاه غیرفعال شده است.
چاییشو گذاشت رو میز، نشست رو به رومو گفت ببین آدما رو، میان و میرن.
برگشتم بهش نگاه کردم گفتم خب؟ گفت میخوام بدونی نیومدم که برم، دلم لرزید...
از حرفش، از نگاهش، از دستای داغش.
لیوان چاییشو برداشت ودوباره خیره شد به چشام، نفسم داشت بند میومد گرمم بود، سرمو انداختم پایین
داشتم با انگشتام بازی میکردم که یهو یکی گفت خانوم، خانوم نمیخوای بری؟همه رفتن.
همه رفتن حتی تویی که نیومده بودی که بری

🖤
دیدگاه غیرفعال شده است.
ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﺷﺘﯿﺎﻕ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﻭ ﺑﺮﻭﺩ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ، ﻫﺮ ﭼﻪ ﺩﻭﺭﺗﺮ ﺑﻬﺘﺮ، ﺟﺎﯾﯽ ﺩﻭﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﻓﻮﺭا ﺑﺮﻭﺩ، ﺑﯽﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ...

👤#.....
دیدگاه غیرفعال شده است.
تصمیم گرفتم دیگه بهت فکر نکنم و تظاهر کنم هیچوقت نبودی. نگاهت بهم خندید و صدات تو سرم گفت: مطمئنی؟
دیدگاه غیرفعال شده است.
تو همونی هستی که من هیچوقت از نزدیک ندیدمش ولی از هر آدمی بهم نزدیک تر بود، تو همونی بودی که تورو از همه آدمای دورم بیشتر بخوام

🎼🎧♥️.....
دیدگاه غیرفعال شده است.