علي

هروقت کسی را زیادی دوست داشتی یه جا برای پشیمونی بزار این روزها ادما .. بیشتر

علي
۱۶۳ پست
۷۴ دنبال‌کننده
۱,۴۴۷ امتیاز
مرد، مجرد
فوق ليسانس
مدیر

تصاویر اخیر

دستم را نمی توانند بخوانند دست های من شعر منتشرنشده ی توست...
ان حرکت اخر پایت که نمیدانست پیش بیاید یاپس برود می ماند پشت در این خانه مثل من...ارامشتان همیشگی
به صد رسیده بودی چشم بسته گرچه قرارما یک بازی ساده بود نیامدی بگردی وشاید از هزارهم گذشته بودی من پشت درخت ها زرد میشدم ودیگر خیال پیداشدن از سرم پرید..
بیچاره شمعدانی این روزهاکه ناخوشم دو سه برگش خشکیده است چه میشود کردلیوان اب ما یکی است
رنج صیقل داده بود سرنگشتان .. تورا چون تن درختی که درگردنه های تند میگیرددست کوهنوردان مردد را
به کسی نخواهم گفت تو بامن چه کردی نمی خواهم عشق برای ادم هاکابوس شود
در دایره قسمت حکم پول بود ولی ما دل داشتیم...روز وروزگارخوش
حادثه اتفاق افتاد عاشق شدی به لبخند دیگری....چشمانم رامیبندم این نیزبگذرد....
تو برای من تعریف زندگی بودی من برای تو... یک نردبان بلند! گاهی ارتفاع پست ترین جای زمین است..سلام زندگیتان درارامش
....
سلام روزخوش
....
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
سلام امروزتون پرازقشنگی
....
سلام ایام خوش