Paradise
۵۶ پست
۲۷ مشترک
۱۴ پسند
عمومی

رتبه گروه

مبنای تعداد کاربر رتبه ۱۱۱
مبنای تعداد هوادار رتبه ۱۰۵
مبنای تعداد ارسال رتبه ۱۱۲

گروه امروز فاقد فعالیت بوده است.

کاربر فعال ماه مشخص نمی‌باشد.

این نور
این آتشی که زبانه می‌زند
این چشم‌اندازِ خاکستری
که پیرامونِ من است
این دردی
که از یک فکر زاده شده
این عذابی که از آسمان
زمین و زمان ، سر می‌رسد
این‌ بار
که بر دوشم سنگینی می‌کند

این عقربی که درون سینه‌ام
این‌سو و آن‌سو می‌رود
همه دسته گلی هستند از عشق
بسترِ یک زخمی
جایی که من در حسرتِ خواب
حضورِ تو را رویا می‌بینم
/
( فدریکو گارسیا لورکا )
/



... !/

شب هنگام
بازمی آیم
تا به رویا
دیدارت کنم

کَسَم نخواهد دید و
بازم نخواهد پرسید
خاطر آسوده دار و
در را باز بگذار
/
( عباس کیارستمی )
/



... !/

یاد تو حس
قشنگی ست
که در دل دارم

تو چه باشی
چه نباشی
نگهش می دارم
/
( فرشته اقتداری )
/



... !/
بازنشر کرده است.

شایعۀ آمدن زلزله
همه را لرزانده

وای به روزی که
خودش بیاید...
/



... !/

به خودت نگیر "شیشه‌ پنجره"
تمیزت می‌کنند
که کوه را بی‌غبار ببینند
و آسمان را بی‌لکه
:
به خودت نگیر شیشه
تمیزت می‌کنند
که دیده نشوی !
/
( علیرضا روشن )
/



... !/




وقتی در قبال کمکی که می‌کنیم، انتظار پاسخ داریم؛ در حقیقت مشغول کسب و کار و یا "بیزینسِ انسانی" هستیم! نه یاریِ همنوع...


هيچوقت نگو اين اتفاق براى من نميفته ، زندگى روش مسخره‌اى براى اينكه ثابت كنه اشتباه ميكنيم داره.


ببینم خوشبختی تو؟
یه چی که دلتو خوش کنه داری؟
جای کف زدنه برا همه
یه دلیل که مشتتو مشت کنه داری؟
کتابی که باش رشد کنی داری؟
یکی که دیدیش چشاتو درشت کنی داری؟
تو هم مث من خودخوری داری؟
توو فکر آرزوهات تا صب نمیخابی؟
دیدگاه غیرفعال شده است.

بِکَنید خودتان را
از آدمی که
وصله ی شما نیست ...


در من چیزی کم بود
و در این زندگانی هم چیزی کج بود
میان ما و این زندگانی یک چیزی گنگ ماند
ما دیر آمدیم،یا زود؛
هرچه بود به موقع نیامدیم...!

بازنشر کرده است.

اینجا  درون سینه‌ی من
زخم کهنه‌ایست
که می‌کاهدم مدام...


به تهِ هیچی فکر نکنید
تهِ راه
تهِ رابطه
تهِ دنیا
تهِ جیب
تهِ زندگی
اینا دلیل غمگین شدنِ همه ست...


من
 تکه‌تکه از دست رفتم؛
 در روز روزِ زندگی‌ام…