امین
۷۹۳ پست
۵۵ دنبال‌کننده
۴۴,۵۷۹ امتیاز
مرد، مجرد
آروم و عادی
ليسانس
تکنسین دارویی
دین اسلام
ايران، خوزستان، اهواز
زندگی با خانواده
سربازی رفته ام
سیگار نميکشم
گرایش سیاسی ندارم

تصاویر اخیر

موردی برای نمایش وجود ندارد.

کاشکی چشمامو میبستم ، کاشکی عاشقت نبودم

 

اما هستم….

 

کاش ندونی بی قرارم ، کاش اصن دوست نداشتم

 

اما دارم….

 

کاش ندونی که دلم واسه چشات پر میزنه

 

کاش ندونی که میاد هر روز بهت سر میزنه

 

کاشکی بارون غمت منو میبرد

 

کاش ندونی که نگاهم ، خیره مونده به نگاهت

 

کاش ندونی که همیشه ، موندگارم چشم به راهت

 

کاشکی احساسمو عشقت ، دیگه میمرد

 

کاش گلاتو میسوزندم ، کاش میرفتم نمیموندم

 

اما موندم…

 

کاش یکم بارون بگیره ، کاش فراموشت کنم من

 

اما دیره…

 

کاش ندونی که دلم واسه چشات پر میزنه

 

کاش ندونی که میاد هر روز بهت سر میزنه

 

کاشکی بارون غمت منو میبرد

 

کاش ندونی که نگاهم ، خیره مونده به نگاهت

 

کاش ندونی که همیشه ، موندگارم چشم به راهت

 

کاشکی احساسمو عشقت ، دیگه میمرد

 


واسه ی دیدن بارون اشکام ، دوباره خاطره هامو سوزوندم

 

ولی تو اینجا نبودی ببینی ، چجوری پای نگاه تو موندم

 

تو نبودی که ببینی دلم رو چجوری عاشق عشق تو مونده

 

منی که بی تو یه لحظه نبودم ، کی دل خاطره هاتو شکونده

 

میون رنگ عجیب نگاهت ، یکمی فاصله مونده تا دریا

 

تا دل خسته نفس به نفس شه ، تو بیا واقعی شو خود رویا

 

واسه ی دیدن ساحل چشمات ،  همه ی دار و ندارم رو میدم

 

واسه ی شادی قلبت عزیزم ، همه احساس تو قلبم رو میدم

 

نمیدونم….. نمیدونم….. نمیدونم…..

 

نمیدونم….. نمیدونم….. نمیدونم…..

 

واسه ی دیدن بارون چشمام ، همه ی خاطره هامو سوزوندم

 

آخه تو اینجا نبودی ببینی ، چجوری پای نگاه تو موندم

 

تو نبودی که ببینی دلم رو چجوری عاشق عشق تو مونده

 

منی که بی تو یه لحظه نبودم ، کی دل خاطره هاتو شکونده

 

میون این همه دوری مفرط ، چجوری میشه دستاتو بگیرم

 

حالا که خسته ی بغضم عزیزم ، تو نذار اینجوری بی تو بمیرم

 

نمیتونم….. نمیدونم…..

 

میون رنگ عجیب نگاهت ، یکمی فاصله مونده تا دریا

 

تا دل خسته نفس به نفس شه ، تو بیا واقعی شو خود رویا

 

واسه ی دیدن ساحل چشمات ،  همه ی دار و ندارم رو میدم

 

واسه ی شادی قلبت عزیزم ، همه احساس تو قلبم رو میدم

 

نمیدونم….. نمیدونم….. نمیدونم…..

 


فکر عاقل کردنم هرگز نبود من از اين ديوانگی سر ميروم

آنچه ميبينم به غير از عشق نيست شک نکن ديوانه تر هم ميشوم

بی جهت نيست اين همه زيبايی ات هرکسی بيند تورا مجنون شود

دور تو ميچرخمو آرايشت کل اعجاب طبيعت ميشود

ديوانه ات شدم ببين فقط به من دل را ببند دل را ببند دل را ببند

ای جان از عشق تو سوخت ای دلبرم فقط بخند فقط بخند فقط بخند

هر کسی گويد سخن از عشق را نتواند که دلی از تو برد

دلبری از تو چنان دشوار است که دل تب دار و يک بيمار ميخواهد فقط

ديوانه ات شدم ببين فقط به من دل را ببند دل را ببند دل را ببند

ای جان از عشق تو سوخت ای دلبرم فقط بخند فقط بخند فقط بخند


در نگاهت ليلی خود پيدا نکردم با خجالت از چشم تو گلايه کردم

از خود چه بيخود ميکند نگاه تو هی ميبرد صبر مرا

مجنونتم ای همنشين ليلی من يک دم ببين حاله مرا

از دريا نترسانم که من در قلبه تو جان ميدهم دريا بشی زيبای من غرقه نگاهت ميشوم هی

مغرور نشو جانان من حالا که دل در دست توست من که به تو رو ميزنم تنها به شوقه ديدنه تو

ديوانه مرا به دست کی سپردی ديوانه رفتی مرا با خود نبردی

ديوانه مرا به دست کی سپردی ديوانه رفتی مرا با خود نبردی

اين عشق شد زندان من اين درد شد درمان من رويای تو پايان ندارد

قلبم بلند پرواز شد از چشم تو آغاز شد ترسی از اين طوفان ندارد

از دريا نترسانم که من در قلبه تو جان ميدهم دريا بشی زيبای من غرقه نگاهت ميشوم هی

مغرور نشو جانان من حالا که دل در دست توست من که به تو رو ميزنم تنها به شوقه ديدنه تو

ديوانه مرا به دست کی سپردی ديوانه رفتی مرا با خود نبردی

ديوانه مرا به دست کی سپردی ديوانه رفتی مرا با خود نبردی


بشکاف برو جلو / این زندگی بهت میگه بدو بدو

تا پاهات از خستگی زوق زوق کننُ / به دیوارِ مرگ سُک سُک کننُ

یکی نیست بگه چته؟! / یکی نیست یه امیدی به دله تو بده

میمونی تکُ و تنها با یک دنیا گِله / یه روح تو زندون با بدنی که وِله

تو دلِ دنیای که بهش داری میگی بی رحم / از اول داری میگی سیرم!

من هر دردی که دیدی دیدم / با این کوله بارا به سمتِ پیری میرم!

میبینی پس حتما یه تریپی هست/ تو باید ببینی دردارو تا بگیری درس

یه روزی درد از بختُ میچینی پس /واسه ی هر در بسته کلیدی هست!

وقتی غرب و شرق در جنگِ گرم و نرم و/ مرد و زن در نقشِ رهگذرو

در گذر از مرز مرگ و خسته / از تفنگ، تق تق کمک کمک

دختر پسر سرمستِ ا*گَُلَن / تا دردُ در هرلحظه حل کنن

هرج و مرج در بطن و سطحِ شهره / مردمم سرگرمِ ضرب و شتم

این حرفا قابله درکن / ولی من قاتلِ مرگم

چشامو یه مشتی خاطره تَر کرد / ولی بازم منم عاملِ حرکت

پس … من میجنگم …


چشم من! بيا منو ياری بکن
گونه‌هام خشکيده شد، کاری بکن!

 

غير گريه مگه کاری می‌شه کرد؟
کاری از ما نمياد، زاری بکن!

 

اون که رفته ديگه هيچوقت نمياد
تا قيامت دل من گريه می‌خواد!


آشوبم، آرامشم تويی
به هر ترانه‌اي سر می کشم تويی
سحر اضافه کن به فهم آسمانم

 

آشوبم، آرامشم تويی
به هر ترانه‌اي سر ميکشم تويی
بيا که بی تو من غم دو صد خزانم

 

بگذار بگويم که از سراب اين و آن بريدم
من از عطش ترانه 
 آفريدم


بارون داره هدر ميشه بيا با من قدم بزن
دلم داره پر می‌زنه واسه تو و قدم زدن

 

وقتی هوا بارونيه دلم برات تنگ ميشه باز
نمی‌دونی تو اين هوا چشات چه خوش‌رنگ ميشه باز

 

بارون هواتو داره، رنگ چشاتو داره
قدم زدن تو بارون، با تو چه حالی داره _ دلم هواتو داره


همه ی ميگن که تو رفتی، همه ی ميگن که تو نيستی

همه ی ميگن که دوباره دل تنگم‌و شکستی


دروغه

چه‌جوری دلت ميومد من‌و اينجوری ببينی

با ستاره‌ها چه نزديک من‌و تو دوری ببينی

همه ی گفتن که تو رفتی، ولی گفتم که دروغه!


چند وقت که برات اهمیت نداره گریه های من

خلوت شبات دیگه شده غریبه با صدای من

زندگی تو از آرزو و حال و روز من جداست

حالا که تو شدی یه آدم غریب و سرد و  بی هواس

من از این شهر میرم شهری که ستاره هاش خاموش

معشوق عاشقش رو می فروشه به هیچ و پوچ زندگی

من از این شهر میرم شهری که به ظاهر آشنا زیاده

اما تو نمی دونی درد هات رو تو تنهایی به کی بگی



برف ، برف برف میباره قلب من امشب بی قراره

برف ، برف برف میباره خاطره هاتو یادم میاره

تا دوباره صدامو دراره برف ، برف برف میباره

آسمونم دلش قصه داره حق داره هرچی امشب بباره

جای برف باز میشینی کنارم مطمئنم دیگه شک ندارم

شک ندارم تو فکرم هستی تنهایی تو اتاقت نشستی

گفته بودی دلت تنگ نمیشه پس چرا هی میای پشت شیشه

برف ، برف برف میباره خاطره هاتو یادم میاره

♫♫♫♫♫♫

♫♫♫♫♫♫

خنده آدمک روی برفا روزای خوبم و زنده کرده

من دلم گرم هیشکی نمیشه سردمه.خیلی سرده

باز دوباره داره برف می باره باز چه ساکت می باره

یخ زده دستای بی گناهم چشم براهم فقط چشم براهم

چشم براهم ، چشم براهم

برف ، برف برف میباره قلب من امشب بی قراره

برف ، برف برف میباره خاطره هاتو یادم میاره

تا دوباره صدامو دراره برف ، برف برف میباره


بغضم گرفته وقتشه ببارم

چه بی هوا هوای گریه دارم

باز کاغذام با تو خط خطی شد

خدا این حس و حال و دوست ندارم

باز دور پنجره قفس کشیدم ، دوباره عطرت و نفس کشیدم

قلم تو دست من پر از سکوته ، دوباره از ترانه دست کشیدم

باز خاطرات تو همین حوالیه

حالم همینه و یه چند سالیه

جای تو خالیه

جز تو تمام شهر میدونن حالمو

مثل کبوترم که سنگ آدما شکسنه بالمو

این قلب بی قرار و از تو دارم

این حس انتظار و از تو دارم

اسمت هنوز دور گردنم هست

من این طناب دار و از تو دارم

اسمت نوشته رو بخار شیشه ، دلی که بی تو باشه دل نمیشه

من موندمو یه سایه توی خونه ، میترسم اونم حتی رفتنی شه



حس خوبیه ببینی یه نفر همه رو بخاطر تو پس زده
  واسه ی رسوندن خودش به تو همه راهو نفس نفس زده
  حس خوبیه ببینی یه نفر واسه انتخابه تو مصممه
  
دستتو بگیره و بهت بگه موندنش کنار تو مسلمه حس خوبیه
  تو همین لحظه که دل گیرم ازهمیشه به تو وابسته ترم
  
اگه حس خوبه تو به من نبود فکر عاشقی نمیزد به سرم

♪♪♫♫♪♪♯

درد يعنی غم داری بخندی بروت نياری
درد عنی دورت شلوغِ و کسی نداری
درد يعنی تو خاک خودت غريبِ دياری
درد ♪♪♫♫♪♪♯
درد يعنی شرمنده سفره بچه هاتی
درد يعنی بدهکار عمر و لحظه هاتی
درد يعنی دلتنگ دليل خنده هاتی
درد ♪♪♫♫♪♪♯
من درد مشترکم منو فرياد کن
همدرد اگه نيستی گاهی ازم ياد کن
من از خودم بريدمو به انتها رسيدمو
از هر غريب و آشنا پرم
من درد مشترکم منو فرياد کن
همدرد اگه نيستی گاهی ازم ياد کن
من از خودم بريدمو به انتها رسيدمو
از هر غريب و آشنا پرم ♪♪♫♫♪♪♯

درد نون و درد بی آری ♪♪♫♫♪♪♯
دردی که از آشنا داری
درد بيخوابی و بيداری
واسه فردا
باور اينکه خيلی تنهايی
وصله ناجور دنيايی
عمریِ بيخودی تو رويايی
خالی دستات♪♪♫♫♪♪♯
وقتی که دست بسته نشسته‌ای و خسته‌ای
حتی به غصه هات وابسته‌ای
زندگی تو اين شرايط يعنی درد
وقتی که دست بسته نشسته‌ای و خسته‌ای
حتی به غصه هات وابسته‌ای
زندگی تو اين شرايط يعنی درد
من درد مشترکم منو فرياد کن
همدرد اگه نيستی گاهی ازم ياد کن
من از خودم بريدمو به انتها رسيدمو
از هر غريب و آشنا پرم♪♪♫♫♪♪♯
من درد مشترکم منو فرياد کن
همدرد اگه نيستی گاهی ازم ياد کن
من از خودم بريدمو به انتها رسيدمو
از هر غريب و آشنا پرم
♪♪♫♫♪♪♯

عشق درده خيليا رو ديوونه کرده
وقتی اسيرت کنه روزايه خوشت برنميگرده

هميشه معشوق شاهِ عاشق مثه برده
هميشه عاشق قلبشو يه جايی گم کرده

افتادم به پای اون که نميخوادم
وقتی همه دنياتو رويات شه يه آدم

بفهمی ای کاش که هنوز هستی تو يادم
به خاطر عمری که من پای تو دادم


چندتا خط حرف دارم باهاتو چندتا خط درد و دل
از وقتی تنها کردی منو تو خيابونا ول

يکی رو ترجيح دادی به من غرور من شکست
وای تو چه درسی دادی به من عشق بدترين تجربه ست

آزارم ميده دلی که از آدما ترسيده
اعتمادش رو داره به آدما از دست ميده

ای وای چه روزگاری برام ساختن
ای وای افتادم که رو دوره باختن

ای داد کشت غمه دوری منو
از حالم چی برات بگمو

ای داد از غمه بی خبری
وای از تو دگه نيست اثری