و
۲ کاربر دیگر
بازنشر کردهاند.
یکی بود هر روز هدیه میداد، یکیام بود هر روز سیلی میزد؛
یه روز یکی هدیه نداد و اون یکی سیلی نزد
اون که هدیه میداد شد بَد که چرا امروز هدیه نداد
اون که سیلی میزد شد خوب که دمشگرم امروز نزد.
حکایت خیلی از آدمای امروزی!
دیدن جاهای تاریخی حس غریبی داره
مث دلتنگی زیر بارون لذت بخشه...
امروز نم بارون بود
دونه های ریز برف
سرمای دلنشین
بنای تاریخی که شاهد اومد و رفت های زیادی بوده مث زندگی...
لحظات قشنگی که با یه دوست گذشت..
و حس های عجیب دیگه..
ــاهـــی خیــال مـی کنـــم . . .
کــه دوستـــم داشــــت . . .
و ایـــن "گـــاهـــی هــــا" . . .
تمـــام سهــــم مـــن از اوســــت . .
و عمق عشق
هیچگاه شناخته نمی شود
مگر در زمان فراق
گفت که «در زندگی آزاد باش!
هان! گذران است جهان شاد باش!
رو به خودت نسبت هستی مده!
دل به چنین مستی و پستی مده!
زانچه نداری ز چه افسردهای
وز غم و اندوه دل آزردهای؟!
گر ببرد ور بدهد دست دوست
ور بِبَرد ور بنهد مُلک اوست
ور بِکِشی یا بکُشی دیو غم
کج نشود دست قضا را قلم
آنچه خدا خواست همان میشود
وانچه دلت خواست نه آن میشود
اگر همه ثروت داشتند
دل ها سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند
و یک نفر در کنار خیابان خواب گندم نمی دید
تا دیگران از سر جوانمردی
بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند....!!!!!
چه خوش بودی دلا ،
گر روی او هرگز نمی دیدی
گاهی کودک باش ؛
جدی بودن را فراموش کن...
کودکان آرامش بیشتری دارند.
بزرگتر که میشوی زیباتر سخن میگویی
ولی احساس و طراوتت را از دست میدهی!
کودک بودن کوچک بودن نیست،
لذت بردن است
مہربانی درڪلام
اعتمادبہ نفس ایجاد می ڪند
مہربانی در ذهن
ڪمال ایجاد می ڪند
ومہربانی دربخشش
عشق ایجاد می ڪند
اميدڪہ زندگیتان
سرشار از مهربانی
و شادیهای روز افزون گردد
دلتنگ ڪہ می شوے
دیگر انتظار معنـا ندارد
یڪــــ نگاه ڪمی نامهربان
یڪــــ واژه ے
ڪمی دور از انتظار
یڪــــ لحظـہ فاصلـہ
میشڪند دیوار فولادے بغضت را
حسین دوستی
آرش ( گروه لاله های سرخ )
لینک