میخوام کاری که خیلی وقته تو ذهنمه شروع کنم: )
دعا کنید بگیره فقط ^^
ی ۴ماه دیگ نتیجه اش مشخص میشه : )
من فک میکردم ادم بدذاتی ام که از موفقیت ی سری ادمای اطرافم ناراحت میشم
ولی الان که فکر میکنم من ذاتا با موفقیت اون آدم کاری ندارم، فقط از مقایسه ای که میدونم قراره با من بشه جلو جلو استرس میگیرم و نهایتا ناراحت میشم .. 🚶♀️
جالبه که دیگ دلم واسه هیچکس تنگ نمیشه ..
چرا اینجوری شدن ادما !
من اینجوری بودم که هم طراحیم خوب بود، هم خطاطی میکردم، هم عاشق ورزش بودم دوست داشتم مربی زومبا بشم، هم فیلم های ویالون زدن و که نگاه میکردم عشق میکردم دلم میخواست اینم یاد بگیرم، هم درسم خوب بود هم المپیاد میرفتم هم خیلی چیزای دیگه
ولی تهش رفتم رشته ای که هیچ علاقه ای بهش ندارم الانم هیچی بلد نیستم ...
چرا؟
چون علایق خانوادمو به خودم ترجیح دادم، چون دنبال تاییدشون بودم
شمامث من نباشید 🙂💔
من هرجا وسط موندم یا پولم رفت یا زمانم یا انرژیم
آدم باید یاد بگیره یا کاریو شروع نکنه یا اگ شروع کرد ۱۰۰ خودشو بذاره ..
متوسط بودن همیشه واسه من سوخت دادن بوده ...
چی میشه که آدما رو ی خصلت خاص تاکید میکنن؟
مثلا یکی خیلی اصرار داره به بقیه بگه من آدم مهربونی ام
یا یکی دیگ خیلی اصرار داره بگه هیچ چیزی نمیتونه بره رو اعصابم
چیزای این مدلی ...
هروقت کاریو واسه به به و چه چه بقیه انجام دادم، نصفه راه ولش کردم !!
حقیقتا باید بگردی ببینی دلت چی میخواد و نیازت چیه ..
برده تعریف و تمجید بقیه نباش..
یکی از بدترین خیانتهایی که به خودمون میکنیم اینه که از سر علاقه به یکنفر ، کیفیتهایی رو تو ذهنمون بهش نسبت میدیم که اون طرف مطلقا فاقدشونه یا مقدارش خیلی کمتر از این حرفاست. بعد ما میمونیم و تصویر تقلبیمون که باید مرتب مرمت و بازسازیش کنیم!
من آخرشم نفهمیدم حق و بدم به قلبم یا عقلم ...
ما فقط یکبار زندگی نمیکنیم
ما هرروز زندگی میکنیم
ولی فقط یکبار میمیریم...
ولی واسه آدمی که تنهایی رو برای خودش خوشگل کرده
خیلی سخته اجازه بده ی نفر بیاد و راحت خرابش کنه ..
همه چی ی نقطه پایان داره
مخصوصا رابطه ، مخصوصا از نوع رفاقتش
پس ذهنتو درگیرش نکن دختر ...
من ترجیح میدم پیش بقیه بی آبرو باشم ولی تو خلوت خودم سرم بالا باشه ...
بالا بری،پایین بیای، خودتو ب در و دیوار بکوبی، گریه زاری کنی تهش به این میرسی که
منجی در آینه است !