☆A.H_KHASHM¤
۴۰ پست
۴۴ دنبال‌کننده
۴۴,۷۸۹ امتیاز
مرد
خوشتیپ

تصاویر اخیر

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ... !

شهید علیرضا محمودی پارسا 13 ساله
شهید علی لندی 14 ساله
( 🖤🥀 )

همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی...

که هنوز من نبودم، که تو در دلم نشستی...
😔😔
🖤


" به وقت دلتنگی "
مشاهده ۶ دیدگاه ارسالی ...
  • ﬡ Ḱᓮᗩ

    سلامتی کبلایی دلتنگ اربعینیم حیف شد واقعا

  • ☆A.H_KHASHM¤

    سلامتی کبلایی دلتنگ اربعینیم حیف شد واقعا

    درست میشه...اربعین ها در پیشه... دلچسبی به اینه که یه مدت دور بیوفتی و عطش بیشتر بشه

تو فیلم متری شیش و نیم قاضی از نوید میپرسه بار اول که فرار کردی، هم پول داشتی هم آزاد
بودی ... چرا خلاف رو ول نکردی؟
نوید میگه: چون چشمم سیر نشده بود!
♦ چشم و دل سیری خیلی مهمه...!
دنبال آدمای چشم و دل سیر باشید ... سیر از همه چیز و همه کس...
آدمایی که گرسنه باشند، روح و روانتون رو آزار میدن!
♦ چشم و دل بعضیا رو فقط سیر میکنه!

میگویند دو حرف دارد
نمی دانند که باشی
هزاران حرف دارد...!

به وقت ):



#میر و

یکدیگر را داشته باشید
ولی
را تبدیل به زنجیرهای اسارت نکنید....!

دلتنگی بد دردیه...
دلتنگ رفقای خاص
عزیزان از دست رفته
دلتنگ هر کسی که تو مسیر زندگیت بهش برخوردی ...
و تو همچنان تنها و ایستاده در غبار حرکت میکنی...

مشاهده ۱۴ دیدگاه ارسالی ...

میگن اگه یکی از ته دل دوستت داشته باشه خیلی قشنگه...!
ولی
ما که ندیدیم...!

مشاهده ۶۰ دیدگاه ارسالی ...

ازدواج کنید...
حتی اگه فقیرید!



مشاهده ۱۱ دیدگاه ارسالی ...
  • ☆A.H_KHASHM¤

    ان شاءالله که به درد کسی میخوری و موردت پیدا میشه... از هرچیزی زوج آفریده شده پس ننگران

  • .

    ان شاءالله که به درد کسی میخوری و موردت پیدا میشه... از هرچیزی زوج آفریده شده پس ننگران

    نه من که به تنهایی عادت کردم
    بیخیال

اگه حس کردید علائم کرونا دارید
یا از اطرافیانتون دارند
(خدای نکرده)
به هیچ وجه بیمارستان مراجعه نکنید!
قرنطینه خونگی و مصرف داروهای گیاهی و مایعات...
بیمارستان=قتلگاه!
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...

دگر درمان دردش
دیر شد...!


#دل


❤️❤️❤️

مشاهده ۵ دیدگاه ارسالی ...

اگه فقط یک بار به چشمام نگاه کنی

متوجه میشی چقدر عاشقتم

#دینداریت را به خدا نشان بده

و برای مردم #انسانیتت را ...!

#حکایت ( بخوانیم و عمل کنیم )
از بایزید بسطامی ( عارف بزرگ ) پرسیدند: چطور به این مقام ارزشمند رسیدی؟
گفت: شبی مادر از من آب خواست، دیدم آب در خانه نیست. کوزه برداشتم و به سمت جوی آبی
رفتم که آب بیاورم، چون باز آمدم ، دیدم که مادرم به خواب رفته..
پس با خودم گفتم: اگر بیدارش کنم، خطاکارم.. ایستادم تا بیدار شود...
هنگام بامداد از خواب برخاست.. پرسید چرا ایستاده ای؟
قصه را برایش گفتم .. او به نماز ایستاد و پس از نماز دست به دعا برداشت و گفت:
خدایا چنان که این پسر را عزیز و بزرگ داشتی، در میان خلق نیز او را عزیز و بزرگ گردان!!!
♦ خلاصه اینکه : نرسیدن افراد بزرگ و موفق به جایگاهی بین مردم و پیش خدا مگه به
دعای پدر و مادر و خدمت به این دو نعمت عالی!

#میخواهمت !
شهری جلو دارم نخواهد شد...!
ایل و تبارت را بگو
شمشیر بردارند!

مشاهده ۱۲ دیدگاه ارسالی ...