در گذر از خاطره ها
جایی ناخوداگاه توقف میکنی..
اول لبخندی گوشه لبانت نقش میبندد
یک آن لبخندت یخ میزند..
با نگاه خیره ای ساعتها
در ان خاطره دست و پا میزنی
سهمت چیزی جز
غرق شدن نیست...
#ساره
دنیا پر از عبور است
عبورهای سرد و گس..
عبور بی هنگام باد بر تن عریان شمع...
عبورهای بی تکرار و پرتکرار
و امان از
عبورهای بی تکرار..
#ساره : /
گاهی به جورچینی
وارونه اسیریم..
به جست و خیز احساسی بی منطق..
به غربت درون..
قفسمان میل شکستن دارد...
#ساره : /
گیج و خموش است
آنکه راهی را با احساس برگزیده
و اینک عقل
تمام رویاهای بر گل نشسته اش
را به سخره میگیرد...
#ساره
سوسوی چراغی از دور
نگاه پروانه را دزدید..
پروانه با خیال خامی
شروع به بال زدن کرد..
جای دنجی برای خواب
بنظرش آمد...
ولی بیدار که شد پرهای ظریفش
در شعله چراغ
سوخته بود..
او ماند و عطش خیال خام...
#ساره : ))
زنبق های وحشی هم
به اغما رفتند
از تب تندِ
خفقانِ زمانه ...
#ساره : /
سیگار روشنش را بی محابا
در انبار کاه انداخت..
در چشم بهم زدنی
انبار به فنا رفت..
خود نیز در آتش آن سوخت..
و تمام مدت
روح سرگردان
به غفلت جسم بی گناهش
می گریست..
#ساره : ))
دل انگیز است
حتی
بوییدن هوایی که
تو از آن گذر کرده ای...
#ساره : )
آشفتگی ذهن
قدرت این را دارد که تو را به تنگنا بکشد
به پوچی...
و اگر بتواند با خود همراهت کند
تمام تار و پود های افکارت را
تا مرز گسستگی می کشاند
تا به خود آیی در باتلاقی فرو رفته ای
که زائده ی افکار پریشانت است
پس
قدرت ذهنت را دست کم نگیر
#ساره : )
ᴮᵃʳᵃⁿᵃ
واهای
sarehh