Mandana
۶۳۴ پست
۳۴۰ دنبال‌کننده
۴,۷۰۸ امتیاز
زن، متاهل
۱۳۶۷/۰۷/۰۱
آروم و عادی
instagraph.ir/harfeto/84..

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.

ای كاش نريزد

به هم آرامشِ روحت

من بند دلم

بر رگِ اعصاب تو بند است

 


آن‌قدر جای خالیت اینجاست
که کنارم دراز می‌کشد
برایم قصه می‌گوید
سر برشانه‌ام می‌گذارد
وگاه باهم، گریه می‌کنیم...
آن‌قدر به نبودنت، عادت کرده‌ام
که اگر یک روز بیایی
دلم برای جای ‌خالی‌ات تنگ می‌شود
دلم برای دلتنگی‌ات
دلم برای آوازهایی
که جای‌خالی‌ات می‌خواند...
هم دوست دارم که بیایی
هم می‌ترسم که بیایی
.
چیستا_یثربی


” فقط مردها غیرت ندارند “…

باورکن دختر ها هم رگ غیرتی دارند…

که اگر گل کند ….!

همه ی مردانگی ات زیر سوال میرود …!!!



آدم هایِ بی معرفتی هستیم !
زود برایِ هم تکراری می شویم
زود از هم خسته می شویم .
انگار عاشق شدن را یادمان نداده اند
پایِ حرف ماندن را ،
وفاداری را ؛
یادمان نداده اند .
اولش برای به دست آوردنِ هم ،
به هر دری می زنیم
به هم که رسیدیم ؛
مقایسه می کنیم ،
دنبالِ عیب هایِ هم می گردیم ،
و راحت از هم سیر می شویم .
انصافا که آدم هایِ بی اراده و
سر درگمی هستیم ،
به حرف و قول هایمان
هیچ اعتباری نیست .
ما یک مشت بازنده ایم
که انتقامِ نداشته هایمان را ؛
از رابطه ها و آدم هایِ بی گناه
می گیریم … 
نرگس صرافیان طوفان

مشاهده ۵ دیدگاه ارسالی ...

بوسیدن لب هاے تو
دعوت بہ گناة اسٺ

ولے مڹ که میدانم
دڔ توبہ همیشہ باز است.


چه ازمون دشواريست قلبت را سمت چپ ميگذارند

و ميگويند به راه راست برو….



زن طراوت زندگی نیست . . .
زن روغن مابین چرخ دنده های نخراشیده ی زندگی نیست . . .
زن بخش مهمی از زندگی نیست . . .
زن مُسکن دردهای زندگی مرد نیست . . . . . .
زن
تمــــامِ تمـــامِ تمــــام زندگی مرد است ...


تکیه گاهم باش
می‌خواهم سنگینی نگاه این مردم حسود شهر را
تو هم حس کنی
این مردم نمی‌توانند ببینند
دستهایمان تا این اندازه بهم می‌آید


ﺟﯿﺮ ﺟﯿﺮﮐﻬﺎ؛
ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ،
ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﻫﻢ ﺑﯽ ﺷﮏ
ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺠﺰ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ
ﮐﺪﺍﻡ ﺣﺮﻑ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﺎﻧﺪ
ﻭ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭ و تکرار ﮐﺮﺩ!!!


آغوش تو 
مترادف امنيت است
آغوش تو 
ترس هاي مرا مي بلعد
لغت نامه ها دروغ ميگفتند
آغوش يعني،
پايان سردرد ها 
يعني آغاز عاشقانه ترين رخوت ها
آغوش تو،
يعني من خوبم
بلند نشوي بروي يك وقت
بغلم كن 
من از بازگشت بي هواي ترس ها ميترسم

"مهديه لطيفي"


تو فقط نگاه كن
گاهي نه هميشه
حتي نخند
حرفي هم نزن
اخم كن
سرد باش
ولي گاهي نگاهم كن
من از همين نگاه 
بهترين تصوير زندگيم را مي سازم


دیوار….
قهوه های سر رفته از حوصله
اتاقی که چهار طاق روی من خوابیده
چشم هایی که از ساعت کار افتاده ترند
وشانه های تو که زیر باران نمی روند
باید گریه هایم را روی بی کسی هایم تنظیم کنم
و این
یعنی
اوج تنهایی…


حسرت مي خوريم كه جوانيمان را جويديم
و آرزوهايمان در دود سيگار و بخار چايي
به هوا رفت
براي هر بار دوستت دارم
هزاران بار پشيمان شديم
وبراي هر بار پشيماني 
هزاران بار گريستيم
.
"سهراب حسيني"


مَن 
مثلِ شاپَرَک ها ، رَقص رَقصان
به دُورَت میگردَم
تُـــو
بنشین با آن نگاهِ پُر مِهرَت 
مرا تَماشا کُن...

"شینا وکیلی"


ما دخترها....
بویِ لاکُ و رژِلبِ صورتی نیستیــم....
عمل هایِ زیباییِ متعدد و خــوشگلی هایِ افراطی...
گریه هایِ شبانه و بالشتِ خیس....
و عروسک هایِ پشتِ ویترینِ هر مغازه....
یا لوس بازی ها و عشوه هایِ بیخــودی برایِ هر آدمِ سرِ راه نیستیـــم....
ما دخترها...
بی شک معجزه ی خداوندیــم....
که صدایِ خنده هایمــان روحِ زندگی
و اشک هایمان
زلالِ چشمه هاست
و چـشم هایمــان
ویرانگرِ سازنده یِ هستی....
و موهایمــان....
گندمزارِ اسیرِ دست هایِ باد...
ما خداوندِگان احساسیم
و جان دهنده یِ باران...
وخــدا مارا آفریــد
تا خستگــی هایِ آفرینش را
از تنش بیرون کنیــم....
.
فاطمه_صابری_نیا


لذت لمس گناه...
وسوزش خیانت بوسه...
تو در کجای احساسم جا مانده ای؟
از من چه می خواهی؟
عشق در من لال...
هوس در من کور...
احساس در من کر شده است...
با تو از چه بگویم...
وقتی می سوزم از خاطره....
پیچش پیچک وار تن هایمان
وقتی دیوانه ام میکند حس
خیسی تنت در عشق بازیمان...

مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...