Kamyab12
۲۴ پست

تصاویر اخیر


تو را می بینم از پنجره 


به سمت در می آیی

اما نمیدانم 

این فاصله کوتاه سالهاست 

که امتداد دارد

عاشق بودیم. و در خواب 


بیدار که شدیم 

لبخندمان را به یغما برده بودند

ما درخت بودیم


ادم های دورمون تبر

عشق های امروزی 


فقط وسیله ای برای 

به گند کشیدن 

عشق لیلی و مجنون ...شیرین و فرهاد

بعضی ها راحت می روند 


بی آنکه فکر کنند یک نفر 

در زمستان خیالش تا ابد 

اسیر می شود

زندگی فقط در یک نقطه 


هم پایان می یابد هم شروع می شود 

وقتی کسی را که دوس بداری برود

سختی های زندگیت رو دوست داشته باش


چون بزرگت میکنن و حقیقت رو بهت نشون میدن

لبخندها خوبن اما گولت میزنن

تلخی حقیقت 


بهتر از 

تلخی رویایی زیباست 

که انتهایش سراب است

گاهی مجبور می شوی 


تمام رویاهایی را که بافته ای

باز کنی..مانند طناب پوسیده ای که 

از هم گسسته شده

گذشته ات را تابوت کن


اینده ت را زندگی

جای این دو که عوض شود 

مرده ای میشوی که فقط نفس می کشد

مستم و مدهوش خالی ز غوغای جهان


گرچه شکستم زاین درد اما شدم هوشیار

کسی که رفته ...تموم شده و رفته 


بهش گلوله اضافی تعارف نکن 

برای بیشتر نابود کردنت

گاهی خودمان ادم های مرده را 


زنده میکنیم به آنها زندکی و لبخند می بخشیم

اما همان ادم ها قاتل باور و لبخندمان می شوند

خوشبختی همان جایی بود 


که ما در عزای رفتن ادم ها

آن را به سوگ نشستیم

گاهی وقتی دو نفر از هم جدا میشن


دلیل بر بد بودن یکی از اون دو تا نیست

گاهی ادم ها از هم جدا میشن چون 

ریشه هاشون متفاوته

مثل تفاوت ریشه کوه و ریشه باد